بسم الله الرحمن الرحیم
گفتوگو با پروردگار
گفتوگو با پروردگار، والاترین صحنهی ارتباط انسان با حقیقتِ مطلق است؛ ارتباطی که از اعماق دل برمیخیزد و روح را به سرچشمهی آرامش و معنا پیوند میدهد. در فرهنگ اسلامی و عرفانی، گفتوگو با خدا تنها در قالب نیایش و دعا محدود نمیشود، بلکه نوعی حضور دائم در پیشگاه الهی و احساس نزدیکی بیواسطه با اوست.
گفتوگو؛ نیاز فطری انسان
انسان از ژرفای وجود خود نیازمندِ «شنیده شدن» است. ولی هیچ شنوندهای مهربانتر، آگاهتر و بیقیدتر از خداوند نیست. عارفان گفتهاند که دل، محرابِ خلوت گفتوگو است؛ آنجا که زمزمهی بنده، پژواک عشق الهی میشود. در هر سجده، در هر آه، و در هر نگاه صادقانه، میتوان صدای پاسخ پروردگار را احساس کرد.
دعا، زبان دل است
در قرآن کریم آمده است:
«ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ» — مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را.
این وعده، نشانهی باز بودن در گفتوگوست. در حقیقت، دعا نه صرف درخواست از خدا، بلکه بروز عشق و اعتماد انسان به اوست. دعا آغاز گفتوگوست و «اجابت الهی» پایان آن نیست بلکه تداوم حضور است؛ زیرا خداوند حتی پیش از آنکه زبان به بیان بگشاییم، از نیاز و حال دل ما آگاه است.
سکوت قلب و مکالمه بیکلام
یکی از لطیفترین مراتب گفتوگو با خدا، گفتوگوی بیکلام است. عارفان آن را «مناجات خاموش» مینامند؛ لحظاتی که انسان بینیاز از واژه، حضور الهی را لمس میکند. در این حالت، قلب سخن میگوید و گوش جان میشنود. مولانا میگوید:
با خدا گفتن نه از لب، از دل است / نور آن گفتار از حاصل دل است
بندگی و گفتوگو
گفتوگو با پروردگار بستر عبودیت را معنا میبخشد. هر چه بنده خالصتر گردد، گفتوگوی او صمیمیتر و صادقانهتر میشود. در واقع، راز بندگی در مکالمهی عاشق و معشوق است؛ گفتوگویی که در آن سؤال و پاسخ محو میشود و تنها «حضور» باقی میماند.
نتیجهگیری
گفتوگو با خداوند راهی است برای بازگشت به فطرتِ روشن خویش و شفای دل خسته از جهان. در این گفتوگو، انسان نه فقط شنونده، بلکه مخاطَبِ لطف الهی است. هر دل صافی که در خلوت خویش با پروردگارش سخن گوید، در حقیقت در آغوش آرامش الهی آرام میگیرد؛ زیرا بزرگترین گفتوگوی جهان، گفتوگوی عبد است با ربّ.
گردآورنده: واحد تحقیق و پژوهش موسسه فرهنگی قرآن و عترت اسوه تهران

										Fa				
										En				
	
