از جمله نكاتي كه اهميت فوق العاده علم و علم آموزي را از ديدگاه قرآن كريم اثبات ميكند، اين است كه تعليم بشر توسط پيامبران را هدف بعثت آنان ذكر كرده است:
«لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ»26
«خداوند بر مؤمنان منت نهاد [نعمت بزرگى بخشيد] هنگامى كه در ميان آنها، پيامبرى از خودشان برانگيخت كه آيات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاك كند و كتاب و حكمت بياموزد هر چند پيش از آن، در گمراهى آشكارى بودند.»27
بشر بدون تعليم از سوي پروردگار متعال در جهالت است و تنها خالق هستي است كه به همه خير و شرها، صلاح و فسادها، سعادت و شقاوت ها، و ... عالم است. و بر او است كه دست آفريدههاي خود را از جهالت خارج كند و به سوي حق و سعادت رهنمود شود. بي ترديد خداوند متعال بدون كوچكترين اهمال، هدايت و تعليم بشر را به بهترين وجه ممكن انجام داده است: «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَيانَ؛28 خداوند رحمان، قرآن را تعليم فرمود، انسان را آفريد، و به او بيان را آموخت.»
لكن خدواند متعال برخي را خود تربيت نموده و آنان را رسولان خود قرار داده و ديگر انسانها را به دست انبياي خود تعليم داده است. لذا خداوند متعال در آيه فوق؛ «وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ» و آيات مشابه29 تعليم بشر توسط پيامبران را يكي از اهداف بعثت ذكر كرده است.
وجوب علم آموزي
آيات كريمه اي كه در بحث قبل بدان اشاره شده و مانند آن ها، علاوه بر بلندي جايگاه علم و علم آموزي، گوياي آن است كه تعليم بر انبيا و آموختن علم بر امت هاي آنان واجب است. زيرا وقتي كه علم آموزي هدف بعثت باشد، اگر پيامبران از اين امر كوتاهي كنند، به وظيفه رسالتشان عمل نكردهاند و چنين تقصيري در باره انبيا محال است زيرا آنان معصوم بوده و ابداً از انجام رسالت الهي خود كوتاهي نميكنند.
علاوه اين كه چنين اهمالي، اگر ممكن باشد، _نستجير بالله_ نشانگر ضعف خدا در انتخاب رسولان ميباشد و اين نيز محال است. لذا بر پيامبران واجب است كه آن چه مورد نياز بشر و تأمين كننده سعادت آنان است، به آنان تعليم نمايند. بر انسانها نيز واجب است كه از پيامبران (ع) علم بياموزند و به مقتضاي آن عمل كنند، زيرا اگر آموختن بر آنان واجب نباشد، وجوب تعليم بر انبيا لغو ميشود و خداوند حكيم كار لغو نميكند. لذا خداوند انسانها را نيز به آموختن علم از انبيا و حجتهاي او لازم شمرده و فرموده است: «وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجالاً نُوحي إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُون؛30 ما پيش از تو، جز مردانى كه به آنان وحى مىكرديم، نفرستاديم! پس اگر نمىدانيد، از آگاهان بپرسيد»31
در احاديث اهل بيت (عليهم السلام) نيز بر وجوب طلب علم تأكيد بسيار شده است. پيامبر اعظم (صلّي الله عليه و آله) ميفرمايد: «علم آموزي بر هر مسلماني واجب است»32 چنين تأكيدي بر آموزش علم در حد فريضهاي ديني، نشانگر اهتمام ويژه اسلام به علم و دانش و زدودن جهل وناداني از مردم است. بدين مضمون روايات متعددي در منابع بسياري نقل شده است؛ در برخي از اين احاديث، اضافاتي آمده است كه نكات قابل توجهي در آنها نهفته است؛ به سه نكته اشاره ميكنيم:
1- حد نداشتن علم
در ادامه حديث فوق، پيامبر اكرم (صلّي الله عليه و آله) فرمود: «أَلَا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ بُغَاةَ الْعِلْمِ؛33آگاه باشيد كه خداوند كساني كه بيش از حد طلب علم ميكنند را دوست دارد.» «بغاة» جمع بغي به معناي «طلب توأم با تجاوز از حد»34 است. بديهي است كه تجاوز از حد در هر چيزي مذموم است مگر در علم آموزي. منظور اين است كه علم حد بردار نيست و ايستايي در آن راه ندارد و هيچگاه نميتوان به نهايت و پايان علم دست يافت؛ ز گهواره تا گور دانش بجوي. بنابر اين اگر چه هر مقدار كه علم آموزي محبوب خداوند است ولي قطعا كساني كه تلاش بيشتري در اين مسير دارند، محبوبترند.
2- علم آموزي زنان
هر چند كه تعبير «كُلِّ مُسْلِمٍ» اعم از زن و مرد را شامل ميشود، با اين حال در برخي از روايات مذكور، به وجوب علم آموزي زنان نيز تصريح شده است: «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة؛35 علم آموزي بر هر مرد و زن مسلمان، واجب است.»
آري در مكتب همه انبيا، به خصوص اسلام، علم آموزي به جنس، گروه يا نژاد خاصي اختصاص ندارد. بلكه هر انساني در مسير علم و عمل به آن و دور شدن از جهل و ناداني، بايد گام بردارد. زيرا بديهي است كه عدم حركت در اين مسير افتادن به منجلاب جهل است و هدف بعثت پيامبران نيز نجات انسانها از جهالت است. بنابر ترديدي نيست كه همه انسانها اعم از زن، مرد، پير و جوان، كاسب، تاجر، كشاورز، همه و همه بايد در كسب علم و دانش كوشش كنند، چون پيامبران معلمان تمام بشريتاند و نجات بشر در گرو علم است.
3- تفسير علم واجب
در ادامه برخي از روايات ياد شده چنين آمده است: «أَيْ عِلْمِ التَّقْوَى وَ الْيَقِين»36«يعني علمِ تقوا و يقين است كه طلب آن بر زن و مرد واجب است نه هر چيزي كه علم ناميده شده باشد. و نيز در آياتي كه تعليم را هدف بعثت بر شمردند، قيد كتاب و حكمت آمده است: «وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ».
بنابر اين معناي وجوب طلب علم بر همگان اعم از زن و مرد و پير و جوان، آموختن هر آن چيزي كه بشر علم ناميده، نيست، بلكه مقصود علومي است كه سعادت بشر در گرو دانستن آنها است. بدين رو است كه در آيات و روايات قيودي مانند علم تقوا و يقين و نيز قيد كتاب و حكمت آمده است. چنين علومي است كه كسب آنها بر همگان واجب است و كسي از ترك آن ها، معذور نيست.
امام صادق عليه السلام در پاسخ به سؤال كسي كه در باره آيه شريفه «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَة؛ دليل رسا (و قاطع) براى خدا است»37 سؤال كرد، فرمود: «خداوند متعال روز قيامت به بنده ميگويد: آيا عالم بودي؟ اگر بگويد: بله، ميفرمايد: پس چرا عمل نكردي به آن چه ميدانستي؟! و اگر بگويد جاهل بودم، ميفرمايد: چرا ياد نگرفتي تا عمل كني؟! پس اين گونه با او احتجاج ميكند و اين است حجت [تام ] و بالغه خدا»38
اسلام هم به دنيا نظر دارد و هم به آخرت و خواهان حُسن هر دو است؛ «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً»39 لكن از اين دو آخرت را برتر و اصل ميداند و دنيا را زمينه آباداني آخرت معرفي ميكند: «وَ الَّذينَ هاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ 40؛ آنها كه پس از ستم ديدن در راه خدا، هجرت كردند، در اين دنيا جايگاه (و مقام) خوبى به آنها مىدهيم و پاداش آخرت، از آن هم بزرگتر است اگر مىدانستند!». در آيه ديگر مي فرمايد: «وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقينَ 41؛ و سراى آخرت بهتر است و چه خوب است سراى پرهيزگاران»،
البته كسب علوم بشري و تجربي نيز ممكن است گاه به صورت كفايي واجب گردد؛ رفع نيازهاي روز مره و توسعه اجتماع انساني اسلامي و رسيدن به استقلال و بي نياز از كفار و سد كردن راه تسلط كفار بر مسلمانان، از جمله ادله اي هستند كه ميتواند، كسب برخي علوم را بر عده اي به اندازه رفع نياز واجب كند. لكن وجوب مطلق و بي قيد و شرط، تنها بر علوم الهي و كسب معرفت تعلق دارد و همگان موظف اند، براي دريافت پيام انبياي الهي، تمام تلاش خود را به كار بندند.
البته اين بدين معنا نيست كه همه بايد، دست از كار و زندگي بكشند و براي كسب علم به محضر پيامبران و يا ائمه (عليهم السلام) و يا امروزه مثلا در حوزههاي علميه در محضر علما خاضر شوند، بلكه هر كس به هر طريقي كه ميتواند، بايد اين وظيفه الهي را سامان بخشد.
قرآن كريم در اين باره بهترين فرمول قابل اجرا و حكيمانه اي را ارائه كرده است. از منظر قرآن كريم لازم نيست عموم مردم کوچ کنند و براي کسب علم به نزد پيامبر (صلّي الله عليه و آله) يا جانشينان او بروند، لکن واجب است عدهاي هجرت علمي کنند و از ايشان كسب علم نمايند و سپس باز گشته و به ديگران برسانند؛ «وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُون»42
بنابر اين امروزه بر عده اي واجب است كه اولا علوم اسلامي را از راه تلمذ در پيشگاه علماي عصر بياموزند و در مرحله بعد براي تبليغ دين به اقصي نقاط جهان هجرت كنند، و بر مردم است كه از ارشادات اسلامي آنان بهره لازم را ببرند. همچنين امروزه با وجود سيستمهاي پيشرفته اطلاع رساني، كار تعليم و تعلم نيز آسان شده است و بر انديشمندان اسلامي است كه با استفاده بهينه از اين امكان ايجاد شده، بيش از پيش در تبليغ پيام قرآن كريم و رسولان خدا اقدام نمايند.
پي نوشت ها:
آلعمران(3)/ آيه 64
27. ترجمه مكارم، ص72
28. الرحمن(55)/ آيه1-4
29. به آيات 2 از سوره جمعة و 129 سوره بقرة مراجعه شود.
30. الأنبياء(21)/ آيه7، به آيه النحل(16)/آيه43 نيز رجوع شود.
31. ترجمه مكارم، ص322
32. الكافي، ج1، ص30، ح1، وسائلالشيعة، ج27، ص26، ح33115، بحارالأنوار، ج1، ص172، ح 26
33. همان
34. قاموس قرآن، ج1، ص207
35. عوالياللآلي 4 70، ح36، مصباحالشريعة، ج 13، بحارالأنوار 1 177، ح54، و ج2 31، ح20
36. مصباحالشريعة، ص13، بحارالأنوار ج2، ص31، ح20
37. الأنعام(6)/ آيه149
38. الأماليللمفيد، ص227، ح6، بحارالأنوار، ج1، ص177، ح58
39. البقرة(2)/ آيه201
40. النحل(16)/ آيه41
41. همان30
42. التوبة(9)/ آيه 122
معصومه فريدوني